به گزارش خبرنگار فرهنگی «سراج24»، چند وقت پیش تهیه کننده فیلم سینمایی شیار143 در مصاحبه ای که با یکی از خبرگزاری ها کرده بود، سفرش به فرانسه و شرکت در یکی از جشنواره ها را روایت می کرد.
وی آنچه دیده بود را تعریف می کرد. می گفت: در فرانسه برای بازماندگان و خانواده های کشته شدگان جنگ جهانی دوم که 70 سال پیش اتفاق افتاده است، احترام خاصی قائلند و در مهمترین مکان شهر پاریس که دروازه آزادی است در یک ساعت مشخصی برای شهدای گمنام خودشان مراسم نظامی میگیرند.
قاسمی ادامه می دهد: «در فرانسه 2000 NGOمربوط به کشته شدگان جنگ جهانی دوم فعال هستند و به خانواده هایشان رسیدگی می کنند. کوچهها و خیابانهای پاریس دقیقاً با عبارات "شهید" نامگذاری شده است و چهارشنبه اول ماه در شهر پاریس آژیر جنگ به صدا درمیآید».
در اغلب کشورهای اروپایی درگیر جنگ جهانی دوم هم همین طور است. سربازان بازنشسته جنگ و بازماندگان جنگ که حالا دیگر انگشت شمار از آنها باقی مانده است و نیز با کشته شدگان جنگ با احترام خاصی مواجهه می شود.
اگرچه قیاس میان کسانی که نه برای تجاوز به خاک کشوری دیگر و تنها برای دفاع از آب و خاک و ناموس شان به جنگ رفتند با متجاوزین و متفین جنگ دوم جهانی قیاس مع الفارغی است، اما ادای احترام مردم این کشورها به جنگ و بازماندگانش قابل ارزش گذاری است.
توجه به این موضوع در سینمای غرب هم محسوس است. نکته ای که چندی پیش رهبر معظم انقلاب هم به ان اشاره کردند.
کاروانهای راهیان نور که حالا یادگار دفاع مقدس تنها یادگار و یادمان فیزیکی جنگ برای مردم امروز است. یادگارهایی که به قیمت خون جوانان صاحب نفسی باقی مانده است.
این روزها بسیاری از مردم و جوانان با شور حالی وصف نشدنی و شبیه آنچه در پیاده روی اربعین رخ داد و طبق رسم سالهای اخیر با پیوستن به کاروانهای راهیان نور به مناطق عملیاتی دفاع مقدس می روند.
مردم با سفر به مناطق جنگی به صورت حسی با دوران دفاع مقدس آشنا می شوند و این موجب اثرگذاری فراوان روی افراد میشود به گونه ای که برخی که برای بار اول به مناطق عملیاتی می روند، به شدت متاثر می شوند و برای سال های بعد مشتاقتر می شوند. بارها دیده شده که با سفر به مناطق جنگی، تحول در گفتار و کردار افراد ایجاد شده است.
در این میان و با وجود استقبال پرشور مردم از راهیان نور، حلقه های روشنفکری نوستالژی های دیگری را تجویز می کنند و بعضا از حمایت های دولتی و سازمانی و دستگاهی نیز بهره می برند.
سراج24، چند روز پیش در گزارشی به یکی از نمایشگاههای روشنفکری پرداخت که قطعا با حمیات دستگاههای اجرایی برگزار شده است؛ «جریان روشنفکری، در عرصه هنر یکی از جریاناتی بوده است که همواره از فرصت هم افزایی و کار جبههای به خوبی استفاده کرده است. این جریان که در همه عرصههای هنر فعالیت جدیای را داشته است، توانسته در دورههای زمانی مختلف با استفاده از رسانههای فراوانش چهرههایی را در ذهن مخاطبانش برجسته نماید. چهرههایی که به طور تمام قد آینه تمام نمای اندیشههای روشنفکرانه در آن عرصه هنری باشند.»
در این میان و در حالیکه کمتر دستگاه فرهنگی در سیستم اجرایی به فکر استفاده حداکثری از ظرفیت راهیان نور است، سوبسیدهای این چنینی به برخی روشنفکران جای سوال دارد.
از طرفی دیگر و اسطوره معرفی کردن افرادی که صرفا برای دل خود و به دور از اجتماع به کافه می رفتند و در تنهایی یا خودکشی کردند و یا در انزوا مردند، چه فایده ای می تواند داشته باشد، در حالیکه اسطوره های زنده ما هنوز به خاطر خونی که دادند و خون دلی که برای جامعه خوردند، نفس می کشند و هستند!
حاج رجب محمدزاده کیست؟
حاج رجب محمدزاده، یکی از جانبازان 70 درصد کشورمان است که ظاهرا وضعیت جسمی و نوع مجروحیتش، او را از یاد خیلیها برده است. او از سال 64 به عنوان بسیجی، ازجنوبی ترین نقطه شهر مشهد وکه حالا هم همانجا ساکن است، چهار مرحله به جبهه اعزام شده و آخرین باری که خاک جبهه تن حاج رجب را لمس کرد، سال 66 و در مکانی به نام ماهوت عراق بود.
دربخشی از گزارشی که یکی از خبرگزاری ها از وی منتشر کرده آمده است: «اگر حاج رجب را از نزدیک میدیدی، کنار آمدن با این جمله که دو سال است کسی به او سر نزده، برایت بسیار سخت میشد، پسرش می گفت: دو سال گذشته قرار بود پدرم در حرم امام رضا دیداری با رهبری داشته باشند، ولی وقتی در صحن حرم برخی مسوولان با چهره پدرم روبهرو شدند طور دیگری برخورد کردند. من نمیتوانستم پدرم را با این وضعیت تنها در میان آن جمعیت رها کنم، با او از حرم برگشتم در حالیکه آرزوی دیدار با مقام معظم رهبری همچنان بر دلش مانده است.
همسرش طوبی خانم می گوید که شوهر نانوایش همیشه میگفت اگر نماز و روزه واجب است، جبهه رفتن هم، حق و واجب است.
حاج رجب محمد زاده سی و شش سال است که از هیچ انتخاباتی جانمانده است.